پذیرش تحصیلی از آمریکا؛ ده اشتباه رایج
دریافت پذیرش تحصیلی از دانشگاههای معتبر آمریکا کار آسانی نیست. دانشگاههای رده اول آمریکایی فقط کمتر از ده درصد متقاضیان را در دانشگاه ثبت نام میکنند.
بسیاری از علاقمندان به تحصیل در این دانشگاهها اطلاعات درستی از معیارها و مدارک لازم برای دریافت پذیرش ندارند و فقط بر اساس شایعات و تخیلات خوشبینانه و اطلاعات قدیمی تصمیم میگیرند.
در این متن مقالهای از استیو کوهن در واشینگتنپست را برای شما ترجمه کردهایم. کوهن در این مقاله به ده باور اشتباه در مورد پذیرش تحصیلی پرداخته است:
اشتباه اول: دانشگاهها به دنبال بچههای همه فن حریف هستند
متاسفانه خیر. آنها به دنبال یک کلاس همه فن حریف هستند. دانشگاهها کلاس ورودی خود را مثل یک موزائیک میچینند. چند دانشمند برای هر یک از دپارتمانهای آکادمیک، تعداد ورزشکار، تعدادی موزیسین، رقاص و ستاره تئاتر، چند نفر برای ایجاد تنوع نژادی و اقتصادی، چند نفر با قابلیت رهبری گروه و …
دانشگاهها شخصی را میخواهند که خودش را وقف یک چیز کرده و در آن مهارت داشته باشد. کسی که به قول خودشان شور و اشتیاق درونی داشته باشد.
اشتباه دوم: اینجا یک بازار اشباع شده است
شاید باور نکنید ولی وضعیت شما بهتر از آن چیزی است که تصور میکنید. منظورم این نیست که میتوانید بین ییل و پرینستون انتخاب کنید. البته این هم ممکن است به شرطی که یک متقاضی فوقالعاده باشید. اما واقعیت این است که فقط ۶۵ دانشگاه در آمریکا تعداد ریجکتی بیشتر از تعداد پذیرش دارند. در بین بقیه دانشگاهها تعداد زیادی نهاد علمی استثنایی و معتبر وجود دارد و شما برای افزایش شانس موفقیت خود باید روی همین گروه تمرکز کنید.

اشتباه سوم: انگیزهنامه اهمیت چندانی ندارد
انگیزهنامه یک فرصت استثنایی برای بیان نکات مثبت و به یادماندنی است. شما معدل و نمرات آزمونهای تحصیلی و زبان خود را قبلا گرفتهاید. نمره شما در آزمونهای ورودی دانشگاه هم احتمالا همان چیزی خواهد شد که باید باشد. ولی فرصت نگارش یک انگیزهنامه را از خود نگیرید. خیلی از بچهها تا آخرین دقیقه نوشتن انگیزهنامه را به تعویق میاندازند و برای ویرایش انگیزهنامه وقت نخواهند داشت. نوشتن آسان است ولی بازنویسی سخت است و انگیزهنامه باید بارها بازنویسی شود.
خیلیها فکر میکنند هدف از نوشتن انگیزهنامه این است که اداره پذیرش دانشگاه را تحت تاثیر قرار دهند. این تا حدودی درست است اما چه چیزی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد؟ اینکه شخصی بتواند در چندصد کلمه خودش را به خوبی معرفی کرده و چیزهای مثبتی در مورد خودش بگوید. انگیزهنامه فرصتی است تا شخص خودش را از منظر متقاوتی معرفی کرده و اداره پذیرش دانشگاه را متقاعد به قبول درخواست خودش کند.
اشتباه چهارم: مصاحبهها اهمیت ندارند
بیشتر دانشگاههای بزرگ مصاحبه دارند. وقتی دانشگاهی پیشنهاد مصاحبه میدهد این یک پیشنهاد اختیاری نیست بلکه باید حتما در مصاحبه حضور پیدا کرد.
شرکت نکردن در جلسه مصاحبه این پیام را به دانشکده میدهد که شما واقعا علاقهای به تحصیل ندارید. و چون افراد زیادی با شرایط مشابه شما در صف انتظار هستند قطعا دانشگاه کسی که در مصاحبه حاضر شده را انتخاب خواهد کرد. ضمن اینکه دانشگاه نظر بهتری نسبت به شخصی خواهد داشت که در مورد دلیل انتخاب یک دانشگاه و یک رشته فکر کرده است. این یعنی شما قبل از مصاحبه باید در مورد چیزهایی که میخواهید بگویید فکر کنید. قرار نیست مثل ربات گفتههایی که از قبل حفظ کردید را بیان کنید. اما طوری نشان دهید که مشخص شود در مورد دلایل انتخاب این دانشگاه از قبل فکر کردید.
اشتباه پنجم: درخواست کمک مالی همیشه اثر منفی دارد
در برخی دانشگاهها درخواست کمک مالی اثری بر تصمیم دانشگاه در مورد پذیرش ندارد. به این دانشگاهها در اصطلاح نید-بلیند میگویند. در برخی دانشگاههای دیگر این درخواست کمک ممکن است اثر مثبت یا منفی داشته باشند. وقتی شما درخواست خود را اعلام میکنید دانشگاه به شما میگوید که چه فرایندی را برای دریافت کمک باید طی کنید. توجه داشته باشید که امکانات مالی موجود برای دانشجویان احتمالا بیشتر از آن چیزی است که شما فکر میکنید حتی برای خانوادههای طبقه متوسط
اشتباه ششم: تصمیم زودهنگام فقط برای کسانی است که کاملا مطمئن هستند که کجا میخواهند درس بخوانند
تصمیم زودهنگام (ٍEarly Decision) به این معناست که شما فقط از یک دانشگاه درخواست پذیرش میکنید و یک تعهد قانونی میدهید که اگر پذیرش شما مورد موافقت قرار گرفت در آن دانشگاه ثبت نام کنید. این شیوه شانس پذیرش شما را دو یا حتی سه برابر میکند و از استراتژیهایی است که خیلی از مشاوران پذیرش دانشگاهی از آن بهره میگیرند.
افرادی که از تصمیم زودهنگام استفاده میکنند معمولا خودشان به این قطعیت نرسیدهاند که یک دانشگاه خاص بهترین انتخاب برای آنهاست. اما این را میدانند که شانس پذیرش آنها به این شکل افزایش پیدا خواهد کرد و اگر هم بعدا دیدند که دانشگاه مناسب آنها نیست امکان انتقال به دانشگاه دیگر همیشه وجود دارد.
اما یک نکته مهم را به خاطر داشته باشید. هرچند شانس پذیرش به این شیوه افزایش پیدا میکند، اما این استراتژی را برای دانشگاههای که پذیرش آنها به راحتی میسر است به کار نبرید.
اشتباه هفتم: بهتر است یک فهرست بلندبالا از فعالیتهای فوق برنامه و اجتماعی داشته باشیم
خیلی از بچهها تحت تاثیر گفتههای والدینشان تصور میکنند که به یک لیست طولانی از فعالیتهای فوق برنامه، ورزش، و خدمت داوطلبانه در فصل تابستان در یک توالت عمومی در کشور بلیز برای ورود به یک دانشگاه رده اول نیاز دارند.
قطعا اینطور نیست. دانشگاهها برای ایجاد یک کلاس همه فن حریف به دنبال مشاهده شور و اشتیاق و تعهد در شما هستند. اگر شما در یک یا دو فعالیت خود را غرق کرده باشید و در جایی به موقعیت خوبی رسیده باشید بسیار بهتر است تا اینکه فهرستی از فعالیتهایی که به طور موقت و تفریحی انجام دادید برای آنها ردیف کنید.
در مورد خدمات داوطلبانه اجتماعی خیلی از خانوادههای طبقه متوسط به بالای آمریکایی فکر میکنند که اگر فرزندشان در یک بیمارستان محلی کار داوطلبانه کند یا در یک کشور خارجی فعالیت اجتماعی داشته باشد شانس پذیرش دانشگاه او بالا خواهد رفت. اما معمولا این فعالیتها اثر چندانی ندارند مگر اینکه در طول مدت چند سال انجام شده و نوعی تعهد و پیگیری و علاقه شخص به یک فعالیت را نشان دهند.
اشتباه هشتم: اداره پذیرش دانشگاه شبکههای اجتماعی را بررسی نمیکند
اصلا اینطور نیست. ادارههای پذیرش دانشگاهی محتوای قابل مشاهده شخص در فضای مجازی را به دقت بررسی میکنند. وقتی شما تعداد زیادی درخواست پذیرش دارید به دنبال بهانهای برای رد کردن تعدادی از آنها هستید و داشتن یک صفحه فیسبوک با عکسهای نامناسب یک دلیل راحت برای رد یک درخواست پذیرش است.
اشتباه نهم: توصیهنامه از مقامات مهم اثرگذار است
بعضی خانوادهها برای پذیرش تحصیلی فرزندشان از نماینده مجلس و مدیر شرکت بازرگانی و اعضای هیات امنای دانشگاه توصیهنامه میخواهند. این توصیهنامهها ارزشی ندارد مگر آنکه آن فرزنداتان واقعا برای آن شخص کار کرده باشد. دانشگاه به توصیهنامههای معلمها نیاز دارند. معلمهایی که درک خوبی از دانشآموز خود داشته و علاقهمندیها و نقاط قوت او را بدانند.
اشتباه دهم: دانشگاههای رده اول را فراموش کنید چون بسیار گران هستند
هاروارد، ییل، پرینستون و استنفورد همگی شهریه بیش از ۶۰ هزار دلار در سال دارند اما بنیادهای خیریه نیرومندی هم دارند که به دانشجویان برای پرداخت شهریه کمک میکند. دانشجویان در این دانشگاهها امکانات مالی فراوانی در اختیار دارند و در عمل این دانشگاهها که به عنوان گرانترین دانشگاهها شناخته شدند کمهزینهتر از دانشگاههای رده دوم یا حتی دانشگاههای ایالتی هستند.
در صورت تمایل به استفاده از خدمات مهاجرتی کافیست فرم درخواست مشاوره رایگان را در وبسایت ما تکمیل کنید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرند.
این مطالب را هم میتوانید مطالعه کنید:
من 16 سالمه سال آینده مدرسه رو تمام میکنم ، انگلیسی رو در حد تافل بلدم و زبان عالیه منتظرم 18 سالم بشه تا امتحان تافل بدم، ریاضیات و فیزیک من هم خیلی خوبه در باره نجوم کتاب های زیادی و مستند های زیادی دیدم. من دارم آمادگی کنکور میگیرم ولی من میخوام در رشته مهندسی هوا فضای در دانشگاه MIT تحصیل کنم
من میخواستم بدونم در مقطع دیپلم هم میشه در این دانشگاه تحصیل کرد؟؟
شرایط بورسیه گرفتن اش چیه؟؟؟
و اینکه من باید حتما کنکور امتحان بدم یعنی نمره کنکور من لازمه یا ارزشی نداره ؟؟
اولین شرط دریافت پذیرش تحصیلی در این دانشگاه داشتن دیپلم دوازده ساله است