پیدایش دانشگاه؛ از مدارس کاتولیک تا آکسفورد و کمبریج
عصر شکوفایی دانشگاهها در ایتالیا آغاز شد. تهیه فهرستی از نخستین دانشگاهها بسیار دشوار است و انجام چنین کاری به طور دقیق غیرممکن است. چراکه پیدایش دانشگاههای پیشگام که در سدههای یازدهم تا سیزدهم میلادی تاسیس شدند، معمولا نتیجه تحولات اجتماعی فوری بود. دانشگاههای اولیه اصولاً به عنوان یک اتحادیه دانشجویان تشکیل میشدند و بسیاری از آنها در نتیجه مهاجرت دانشجویان از شهری به شهری دیگر پدیدار میگشتند. برای مثال دانشگاه پادوا را دانشگاهیان بولونیا بنیان نهادند. دانشگاه سوربن پاریس که نخستین دانشگاه شمال اروپاست از این نظر استثنائی است که توسط استادان دانشگاه خلق شد.
شاید بتوان نخستین دانشگاهها را دانشگاه سالرنو در سده نهم و دانشگاه بولونیا در سده یازدهم دانست. سالرنو اگرچه صرفا یک دانشکده پزشکی بود و شاید نتوان آن را یک دانشگاه تمام عیار دانست اما دروس آن شامل حوزههای مطالعاتی وسیعی میشد. دانشگاه بولونیا هم هرچند کار خود را به عنوان یک دانشکده حقوق آغاز کرد اما با گسترش دامنه فعالیت خود به یک دانشگاه واقعی تبدیل شد. به همین جهت شاید بتوان دانشگاه بولونیا را قدیمیترین دانشگاه در حال فعالیت دنیا دانست.
دانشگاههای اروپایی به مفهومی که امروزه آن را میشناسیم نخست در شمایل حلقههای آموزشی اسکولاستیک پدیدار شدند و سپس با شباهت یافتن به انجمنهای صنفی حرفهای و اتحادیههای افراد خارجی، از قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی گسترش خود را در بیشتر شهرهای بزرگ اروپایی آغاز کردند.
با رشد مراکز آموزشی در شهرهای پیشگام غرب اروپا، حضیض فکری قرون تاریک اروپا به پایان رسید. در بسیاری از موارد این مراکز آموزشی شکل تحول یافته مدارس رهبانی و آموزشگاههای مذهبی و کلیسایی بودند. از اواخر سده دوازدهم تعدادی از بهترین مدارس اروپایی با توجه به کیفیت بالای آموزشی خود به شهرتی فرامنطقهای دست یافتند. این مدارس باکیفیت در آن دوران با نام استادیا جنرالیا شناخته شده و به محلی تبدیل شده بودند که دانشجویان و دانشوران را از نقاط مختلف اروپا گرد هم جمع میکرد.
امپراتور فریدریش دوم در فرمانی در سال ۱۲۲۵ تاسیس مدرسهای را در ناپل دستور داد. این دستور این ناشی از شهرت و اعتباری بود که «استادیا» یا حلقه آموزشی ناپل پیش از آن به دست آورده بود. نمونه مشابه دیگر چهار سال بعد در ۱۲۲۹ با فرمان پاپ گرگوری نهم برای تأسیس مدرسهای در شهر تولوز (فرانسه کنونی) اتفاق افتاد. در سالهای بعد تعداد دیگری از این استادیا جنرالیاها نیز با فرمانهای پاپی یا پادشاهی به دانشگاه تبدیل شدند.
در سال ۱۲۹۲ حتی دانشگاههای دیرپا و باسابقهای چون دانشگاه پاریس (سوربن) و بولونیا هم به اخذ فرمان مشابهی از امپراتور نیکولاس چهارم علاقهمند شدند. در آن زمان توافق شده بود که بدون دریافت مجوز از پاپ، امپراتور یا پادشاه، هیچ دانشگاهی حق اعطای مدرک تحصیلی یا مجوز آموزش را ندارد. البته تعدادی از دانشگاهها مثل دانشگاه آکسفورد شهرتی فراتر از آن داشتند که این قاعده جدید مشکلی برای آنها ایجاد کند. هرچند آکسفورد هم در سال ۱۲۵۲ با فرمان پاپ اینوسنت چهارم حق اعطای مدرک تحصیلی را دریافت کرده بود. در مجموع تا سال ۱۳۰۰ حدود بیست و سه دانشگاه در اروپا تاسیس شده و حق اعطای مدرک تحصیلی را داشتند.
پیدایش دانشگاههای انگلیسی

دانشگاهی که امروز آن را با نام آکسفورد میشناسیم در سال ۱۱۱۵ از اجتماع حدود ۶۰ تا ۱۰۰ دانشجو پا به عرصه وجود نهاد. با این حال در سال ۱۱۶۳ بود که برای اولین بار آکسفورد دانشگاه نامیده شد.
دانشگاه کمبریج نیز در حدود سال ۱۲۰۹ تاسیس شد. البته پیشرفت کمبریج در سالهای آغازین عمر خود کند بود و تنها در سال ۱۳۱۸ با فرمان پاپ ژان بیست و دوم به عنوان دانشگاه به رسمیت شناخته شد.
ساختار هر دو دانشگاه انگلیسی آکسفورد و کمبریج به شدت از دانشکده مرتون دانشگاه آکسفورد تاثیر پذیرفت. این دانشکده در سال ۱۲۶۴ توسط جمعی از روحانیون سکولار تأسیس شد. روحانیونی که در کنار یکدیگر زندگی میکردند اما برخلاف روحانیت معمول زندگی رهبانی نداشتند. ساختار دانشکدهای که در بسیاری از دانشگاههای اولیه اروپایی دیده میشد، در دانشگاههای انگلیسی کماکان قدرتمند باقی ماند. و هر دو دانشگاه از نظر قانونی نهادی مجزا از دانشکدههای خود به شمار میرفتند. این ساختار غیر متمرکز را میتوان به ضعف قدرت مرکزی دانشگاهها و شاید قدرت دانشکدههای متعلق به حلقههای مذهبی نسبت داد که زیر نظر حوزه اسقفی خود قرار داشتند.
دانشگاههای انگلیسی و همچنین دانشگاههای شمال فرانسه و آلمان شباهتهای آموزشی چشمگیری با یکدیگر داشتند. از سوی دیگر دانشگاههای ایتالیا، اسپانیا و جنوب فرانسه از مدل دانشگاه بولونیا الگو گرفته و دانشجویان در آنها قدرت بیشتری داشتند. دانشجویان دانشگاههای جنوب اروپا معمولا افرادی مسنتر از دانشجویان دانشگاههای شمال اروپا بودند. البته در بسیاری از دانشگاهها نیز ترکیبی از الگوهای دانشگاهی مختلف دیده میشد که این شیوه در دانشگاههای سده پانزدهم فرانسه به خوبی قابل مشاهده بود.
دانشگاههایی که پس از پایان سدههای میانه و آغاز عصر رنسانس در اروپا تاسیس شدند، ترکیبی از خصوصیات دانشگاههای قدیمی را با خود داشتند. دانشگاههای سده نوزدهم میلادی معمولاً محصول انگیزههای ترقیجویانه و توسعهگرایانه ملی و منطقهای بوده و وجود آنها بیشتر مدیون افزایش نیازهای آموزشی بود تا آنکه محصول گردهمآیی دانشجویان و دانشوران باشند. مدل اسکاتلندی دانشگاهها بیشتر از اروپای قارهای تاثیر پذیرفته بود تا از سنت انگلیسی و تاکید بیشتری بر آموزش عمومی داشت.
سنت دانشگاهی نیوزیلند نیز اگرچه از تاثیر شگرف دانشگاهها آکسفورد و کمبریح بر حیات فکری خود بی بهره نبوده اما دست کم به همان اندازه به سنت اسکاتلندی دانشگاهها و مدل دانشگاههای ملی و منطقهای وابسته است. نخستین دانشگاه این کشور دانشگاه اوتاگو است که توسط حکومت ایالت اوتاگو تاسیس شد. در سال ۱۸۷۰ با مصوبه پارلمان این کشور دانشگاه ملی زلاند نو بنیان نهاده شد که در واقع یک نهاد اخذ امتحان به همراه دانشکدههای آموزشی وابسته بود. این نهاد به عنوان سازمان فدرال ناظر بر دیگر دانشگاههای کشور عمل میکرد تا اینکه تا سال ۱۹۶۲ تمامی دانشگاهها از آن مستقل شدند.
از سده نوزدهم به این سو تغییرات ساختاری که در دانشگاهها شاهد بودهایم بیشتر محصول نیازهای اقتصادی و تمایلات دولتها بودهاند تا اینکه بازتاب تحولات صرف دانشگاهی باشند. با این حال هیچ یک این تغییرات تاثیر چندانی بر«جامه فارغالتحصیلی» نگذاشته است. جامهای که ریشه در سنت دانشگاهی سدههای میانه انگلیس دارد و بر اساس مدل دانشگاه کمبریج طراحی شده که با نخستین مدرک دانشگاهی نخستین لباس فارغ التحصلی به دانشآموخته اعطا میشود.
اطلاعات اصلی این مقاله برگرفته از کتاب «جامه فارغالتحصیلی در نیوزیلند»، جلد اول با عنوان «دانشگاههای سدههای میانه» نوشته نوئل کوکس پروفسور حقوق دانشگاه اوکلند بود. این کتاب به تاریخ دانشکدهها و دانشگاههای سدههای میانه (قرون وسطی) در اروپا، سرچشمه مدارس، و خط سیر تکامل دانشکدهها و نظام دانشگاهی میپردازد.
این مطلب نخستین بار در شماره اسفند ۱۳۹۲ مجله مکتبنامه منتشر شده بود.
مترجم: محسن کاظمپور
فرم درخواست مشاوره رایگان را در وبسایت ما تکمیل کنید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرند.
مطالب مرتبط:
سلام من ۱۴ سالمه و میخوام در دانشگاه آکسفورد یا کمبریج آمریکا در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کنم
دبیرستان چی بخونم و چه مدارکی لازمه
تا زودتر برم اونجا
شرایطشو میشه بگید ممنون